کاش میتونستم اینطوری لعنتش کنم
این خانه دار سزاوار این بود که با او چنین رفتار شود - او در آنجا قدم می زند و الاغش را می پیچد و توپ هایش را نیز به اطراف پرتاب می کند. پس محکم در دهانش فرو کرد. ظاهراً بیدمشک آنقدر آتش گرفته بود که بلوند ترس خود را از دست داد. حتی دوستش به نگه داشتن این قلدر کمک کرد تا استاد تمام گلوی او را قطع کند.
کی میخواد اینطوری منو لعنت کنه؟
من می خواهم سه اسب نر مثل تو مرا در تمام سوراخ هایم بپاشند.
♪ شماره او را به من بدهید، من هزینه آن را پرداخت می کنم ♪
ممم، خوبه
اما شما نباید انیماشک جوان را از خود دور می کردید. او با عکس هایش مانند دختران رفتار می کرد. و آن میلف سرگرمی اش را مسخره می کرد. بنابراین او را زمین گذاشت و بدون اینکه بخواهد سوراخ های خیس او را برداشت. و هر چه انگشتانش عمیق تر فرو می رفت، مقاومت کمتری نشان می داد. همیشه لعنت کردن رئیس و شلخته کردنش لذت بخش بود. پس از مکیدن خروس خود - او آن مرد را به عنوان استاد خود شناخت.
بیدمشک من زیباست من نمی توانم صبر کنم تا آن را لیس بزنم
ویدیو های مرتبط
تا به جای پسر گیج شدن و سوء استفاده نکردن از موقعیت رسمی گناه است، به خصوص که الاغ دوست دخترش آتش گرفته بود...