اوه، من میرم اونجا
آه، کاش اینقدر سخت بود
او مقدار زیادی سیلیکون در خود دارد.
آره
خیلی خوب نیست
اگر من همسایه ای مثل آن را در آپارتمانم زندگی می کردم، به او یک حیله روزانه هم می دادم. و من دوستانم را دعوت می کردم تا او را لعنت کنند. او آنقدر بیدمشک زیبایی داشت که زبانم به سمت آن کشیده می شد. البته او از این نوع خروس خوشش می آمد، بنابراین بدش نمی آمد که پاهایش را باز کند. من حتی اگر او را در دهان او تقدیر می کرد، تعجب نمی کردم - دخترهایی مانند آن دوست دارند به عنوان عوضی از آنها استفاده کنند. صبح خوبی بود!
دختری نه برای چای یا قهوه، بلکه برای سکس مقعدی نزد همسایه اش آمد. خجالت نمی کشید، اسباب بازی ها را با خود برد. معلوم است که مثل یک مرد معمولی اول او را با آنها لعنت کرده و بعد وارد الاغ او شده است.
ویدیو های مرتبط
♪ بذار من انجامش بدم ♪